امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hard Up

ˌhɑːrd ˈʌp ˌhɑːd ˈʌp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
(عامیانه) نیازمند (به‌ویژه به پول)، در رنج، تنگدست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hard up

  1. adjective in trouble
    Synonyms: poverty-stricken, poor, impoverished, destitute

ارجاع به لغت hard up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hard up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hard-up

لغات نزدیک hard up

پیشنهاد بهبود معانی