تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(بدون to به کار میرود) بهتر است که، بهتر بود که
باید، بایست، بهتر است
حملهکردن به، زدن
(عامیانه) 1- خسته بودن از، بیزار بودن، جانبهلب بودن 2- دیگر محبوب یا به درد خور نبودن
(عامیانه) راحت و آسوده بودن، موفق بودن، روی پر قو بودن
(انگلیس - عامیانه) رابطهی جنسی داشتن، جماع کردن
(از راه دعوا یا مذاکره) موضوعی را حل کردن
پوشیدن، در بر داشتن
(عامیانه) بودن (بدون شک و تردید)، حتمی بودن
(عبارتی که در برخی مراسم زناشویی به کار میرود) برای تمام عمر داشتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «have» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/have