امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    He's Sitting On The Fence

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    دو دل بودن. بی طرف ماندن. بی‌نظر ماندن. سکوت اختیار کردن. بین دوراهی قرار گرفتن.

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - Has he decided which offer he is going to accept or is he still sitting on the fence?
    - آیا او تصمیم گرفته که کدام پیشنهاد را قبول کند یا همچنان دودل است؟
    - It would be good if you stop sitting on the fence and choose whose side you are on.
    - خوب می‌شود اگر دیگر بی‌طرف نباشی و انتخاب کنی که طرف چه کسی هستی.
    - He did not want to say no to either of them, so he was just sitting on the fence.
    - او نمی‌خواست به هیچ کدام از آن‌ها نه بگوید بنابراین بی‌طرف ماند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد he's sitting on the fence

    1. idiom He can't make up his mind.

    ارجاع به لغت he's sitting on the fence

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «he's sitting on the fence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/he's sitting on the fence

    لغات نزدیک he's sitting on the fence

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار