معنی head-to-head به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈhedˈtuːˈhed hedtuːhed

معنی و نمونه‌جمله

adjective

رودررو، تن‌به‌تن، شدید، شاخ‌به‌شاخ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- a head-to-head contest

- هماوری تن‌به‌تن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد head-to-head

adverb Even or close in a race or competition or comparison

Synonyms: neck and neck, nip and tuck
adjective Involving two persons; intimately private

Synonyms: tete-a-tete
adjective Inconclusive as to outcome; close or just even in a race or comparison or competition

Synonyms: neck and neck, nip and tuck

ارجاع به لغت head-to-head

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «head-to-head» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/head-to-head

لغات نزدیک head-to-head

- head work
- head-on
- head-to-head
- head-up display
- headache

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند