امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Headland

ˈhedlənd ˈhedlənd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
دماغه، پرتگاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد headland

  1. noun A natural elevation (especially a rocky one that juts out into the sea)
    Synonyms: cape, bluff, promontory, cliff, foreland, ness, peak, head, ridge, spit, strip

ارجاع به لغت headland

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «headland» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/headland

لغات نزدیک headland

پیشنهاد بهبود معانی