امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Hearing-impaired

    ˈhɪrɪŋɪmˌperd ˈhɪərɪŋɪmˌpeəd
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    شکل عامیانه‌ی این لغت: deaf و hard of hearing

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    ناشنوا، کم‌شنوا، گوش سنگین، دارای اختلال شنوایی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - The hearing-impaired individual uses sign language to communicate.
    - فرد ناشنوا از زبان اشاره برای برقراری ارتباط استفاده می‌کند.
    - The hearing-impaired student
    - دانش‌آموز کم‌شنوا
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت hearing-impaired

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «hearing-impaired» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hearing-impaired

    لغات نزدیک hearing-impaired

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند