امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Heartbeat

ˈhɑːrtbiːt ˈhɑːtbiːt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
ضربان قلب، تپش دل، (مجازاً) جنبش، احساسات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد heartbeat

  1. noun The rhythmic contraction and expansion of the arteries with each beat of the heart
    Synonyms: pulsation, pulse, beat, instant, throb of the heart, force, cardiovascular activity, impulse, blink-of-an-eye, flash, moment, jiffy, throb, split-second, tick, trice, time, twinkling, wink, new-york-minute

ارجاع به لغت heartbeat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «heartbeat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heartbeat

لغات نزدیک heartbeat

پیشنهاد بهبود معانی