امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Heartfelt

    ˈhɑːrtfelt ˈhɑːtfelt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    قلبی، صمیمی، از روی صمیمیت، خالص، بی‌ریا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - Please accept my heartfelt condolences.
    - (خواهشمندم) مراتب تسلیت صمیمانه‌ی مرا بپذیرید.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد heartfelt

    1. adjective genuine
      Synonyms: ardent, bona fide, cordial, deep, devout, earnest, fervent, heart-to-heart, hearty, honest, profound, sincere,true, unfeigned, warm, wholehearted
      Antonyms: false, insincere, unreal

    ارجاع به لغت heartfelt

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «heartfelt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heartfelt

    لغات نزدیک heartfelt

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی