امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Heartless

    ˈhɑːrtləs ˈhɑːtləs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    بی‌عاطفه، عاری از احساسات، افسرده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد heartless

    1. adjective without feeling; cold
      Synonyms: brutal, callous, cold-blooded, cold fish, cold-hearted, cruel, hard, hard as nails, hard-boiled, hard-hearted, harsh, inhuman, insensitive, merciless, obdurate, pitiless, ruthless, savage, thick-skinned, uncaring, uncompassionate, unemotional, unfeeling, unkind, unsympathetic
      Antonyms: caring, compassionate, considerate, feeling, kind, nice, sympathetic, warmhearted

    لغات هم‌خانواده heartless

    ارجاع به لغت heartless

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «heartless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heartless

    لغات نزدیک heartless

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی