امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hebrew

ˈhiːbruː ˈhiːbruː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun uncountable
(مربوط به) زبان عِبْری، زبان عِبرانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- He enjoys reading Hebrew poetry in his spare time.
- او از خواندن شعر عبری در اوقات فراغت خود لذت می‌برد.
- They attended a class on Hebrew literature last weekend.
- آن‌ها آخرهفته‌ی گذشته در کلاس ادبیات زبان عِبرانی شرکت کردند.
noun countable
یهودیان، اسرائیلی‌ها
- The Hebrew played a significant role in the history of the region.
- یهودیان نقش مهمی در تاریخ منطقه ایفا کردند.
- The Hebrew shared stories of their ancestors around the fire.
- یهودیان داستان‌های اجداد خود را در کنار آتش به اشتراک گذاشتند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد Hebrew

  1. adjective Of or relating to the language of the Hebrews
    Synonyms: hebraic, Hebraical
  2. noun A person belonging to the worldwide group claiming descent from Jacob (or converted to it) and connected by cultural or religious ties
    Synonyms: jew, israelite

ارجاع به لغت Hebrew

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «Hebrew» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hebrew

لغات نزدیک Hebrew

پیشنهاد بهبود معانی