امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Helicon

ˈhelɪˌkɑːn ˈhelɪˌkɑːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
شیپوربرنجی مارپیچی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد helicon

  1. noun A brass instrument of the tuba family, consisting of a long, coiled tube that can be carried over the shoulder
    Synonyms: bombardon

ارجاع به لغت helicon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «helicon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/helicon

لغات نزدیک helicon

پیشنهاد بهبود معانی