امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hellion

American: ˈheljən British: ˈheljən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
آدم جهنمی، ساکن جهنم، اهل جهنم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hellion

  1. noun troublemaker
    Synonyms: agent provocateur, agitator, demon, evildoer, firebrand, heel, incendiary, inciter, inflamer, instigator, loose cannon, mischief-maker, punk, rabble-rouser, rascal, recreant, rogue, rowdy, smart aleck, wise guy

ارجاع به لغت hellion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hellion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hellion

لغات نزدیک hellion

پیشنهاد بهبود معانی