امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Heretic

ˈherətɪk ˈherətɪk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    heretics

معنی و نمونه‌جمله

noun
مرتد، وی ستود، کژآئین، کژکیش، زندیک (زندیق)، بدعت‌گذار، (مجازی) کیاگن، ناهم‌اندیش، خلاف‌اندیش، دگراندیش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Heretics are usually treated worse than infidels.
- معمولاً با مرتدها بیشتر بدرفتاری می‌شود تا با کفار.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد heretic

  1. noun schismatic
    Synonyms: apostate, sectarian, cynic, pagan, skeptic

ارجاع به لغت heretic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «heretic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heretic

لغات نزدیک heretic

پیشنهاد بهبود معانی