امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Heterogeneous

ˌhet̬əroʊˈdʒiːniəs ˌhetrəʊˈdʒiːniəs
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از heterogenous به‌ جای heterogeneous استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective formal
ناجور، ناهمگن، نامتجانس، ناهمگون، ناهمسان، برون‌زاد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- heterogeneous substances
- مواد ناهمگن
- heterogeneous reaction
- واکنش ناهمسان
- heterogeneous group of students
- گروه ناهمگون دانش‌آموزان
- heterogenous results
- نتایج ناهمسان
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد heterogeneous

  1. adjective assorted, miscellaneous
    Synonyms: amalgamate, composite, confused, conglomerate, contrary, contrasted, different, discordant, discrepant, disparate, dissimilar, divergent, diverse, diversified, incongruous, independent, inharmonious, jumbled, mingled, mixed, mongrel, mosaic, motley, multifarious, multiplex, odd, opposed, unallied, unlike, unrelated, variant, varied, variegated
    Antonyms: homogeneous, identical, pure, single, unchanging, uniform

ارجاع به لغت heterogeneous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «heterogeneous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heterogeneous

لغات نزدیک heterogeneous

پیشنهاد بهبود معانی