امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Hg

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    symbol uncountable
    شیمی عنصر شیمیایی (Hg) جیوه، عنصر جیوه (نماد شیمیایی عنصر Mercury)
    لیست لغات شیمی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The Hg levels in the lake are dangerously high.
    - میزان جیوه در دریاچه بسیار خطرناک است.
    - The Hg vapor is highly toxic.
    - بخار جیوه بسیار سمی است.
    abbreviation
    هکتوگرم (برابر با صد گرم) (hg) (hectogram)
    - The package weighed 300 hg.
    - وزن این بسته ۳۰۰ هکتوگرم بود.
    - The baby's weight was recorded as 7 hg.
    - وزن نوزاد هفت هکتوگرم ثبت شد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد Hg

    1. A heavy silvery toxic univalent and bivalent metallic element; the only metal that is liquid at ordinary temperatures
      Synonyms: mercury, quicksilver, hydrargyrum, atomic number 80
    2. noun 100 grams
      Synonyms: hectogram

    ارجاع به لغت Hg

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «Hg» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hg

    لغات نزدیک Hg

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند