امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hie

haɪ haɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adverb
شتاب کردن، شتابیدن، زود رفتن، با ‌شتاب رفتن، عجله کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- I hied myself to the post office.
- به پست‌خانه شتافتم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hie

  1. verb Move fast
    Synonyms: hasten, rush, speed, expedite, haste, hotfoot, hurry, race, pelt along, scurry, rush-along, cannonball along, bucket along, belt along, step-on-it

ارجاع به لغت hie

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hie

لغات نزدیک hie

پیشنهاد بهبود معانی