امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Higgledy-piggledy

ˌhɪɡldi ˈpɪɡldi ˌhɪɡldi ˈpɪɡldi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
درهم‌برهم، شلوغ‌پلوغ، قاطی‌پاطی، هرکی‌هرکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- The child's room was a higgledy-piggledy mess of toys and clothes.
- اتاق کودک، انبوه درهم‌برهمی از اسباب‌بازی‌ها و لباس‌ها بود.
- The higgledy-piggledy arrangement of books made it hard to find my favorite novel.
- چیدمان قاطی‌پاطی کتاب‌ها، پیدا کردن رمان موردعلاقه‌ام را سخت کرده بود.
adverb
به‌طور درهم‌برهم، به‌طور آشفته و نامرتب
- The papers were piled higgledy-piggledy on his desk.
- کاغذها به‌ حالتی درهم‌‌برهم روی هم انباشته شده بودند.
- She arranged the books higgledy-piggledy on the shelf
- او کتاب‌ها را به‌طور آشفته و نامرتب روی طاقچه چیده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد higgledy-piggledy

  1. adjective involving confusion or disorder
    Synonyms: topsy-turvy, chaotic, confused, disordered, helter-skelter, disorderly, upside-down, hugger-mugger, mixed-up, jumbled
  2. adverb in a disordered manner; in confusion or disorder
    Synonyms: topsy-turvy

ارجاع به لغت higgledy-piggledy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «higgledy-piggledy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/higgledy-piggledy

لغات نزدیک higgledy-piggledy

پیشنهاد بهبود معانی