معنی high-grade به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈhaɪɡreɪd ˈhaɪɡreɪd

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

درجه‌یک، ممتاز، اعلا، بسیار باکیفیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- high-grade laptops

- لپ‌تاپ‌های بسیار باکیفیت

- the high-grade coffee

- قهوه‌ی ممتاز

adjective

پزشکی درجه‌بالا

لغات و اصطلاحات پزشکی در انگلیسی

- The patient was diagnosed with a high-grade form of cancer that required immediate treatment.

- تشخیص داده شد که بیمار مبتلا به نوع درجه‌بالایی از سرطان است که نیاز به درمان فوری دارد.

- The surgeon successfully removed the high-grade tumor from the patient's brain.

- جراح با موفقیت تومور درجه‌بالا را از مغز بیمار خارج کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد high-grade

adjective Surpassing in quality

Synonyms: top-quality, top-grade
adjective Well above average

Synonyms: good, nice

ارجاع به لغت high-grade

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «high-grade» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/high-grade

لغات نزدیک high-grade

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند