امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

High-minded

ˌhaɪˈmaɪndɪd ˌhaɪˈmaɪndɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
بزرگ‌منش، بلندنظر، پایبند به اصول اخلاقی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The high-minded professor encouraged his students to think critically.
- این استاد بلندنظر شاگردانش را به تفکر انتقادی تشویق می‌کرد.
- The high-minded politician vowed to prioritize social justice and equality in her policies.
- این سیاست‌مدار پایبند به اصول اخلاقی قول داد که عدالت اجتماعی و برابری را در اولویت سیاست‌های خود قرار دهد.
adjective
قدیمی مغرور، پرفیس‌وافاده، متکبر
- The high-minded author believed her writing was far superior to others and refused to take criticism.
- این نویسنده‌ی مغرور معتقد بود که نوشته‌هایش بسیار برتر از دیگران است و از پذیرش انتقاد خودداری می‌کرد.
- The high-minded professor spoke in convoluted language and made his lectures difficult to understand
- این استاد پرفیس‌وافاده به زبان پیچیده‌ای صحبت می‎کرد و درک سخنرانی‌هایش را دشوار می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد high-minded

  1. adjective principled
    Synonyms: chivalrous, conscientious, ethical, honest, moral, noble, righteous, upright, virtuous

ارجاع به لغت high-minded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «high-minded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/high-minded

لغات نزدیک high-minded

پیشنهاد بهبود معانی