امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Highroad

    ˈhaɪroʊd ˈhaɪrəʊd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    شاهراه، راه اصلی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - William Highroad
    - شاهراه ویلیام
    - 8th highroad
    - راه اصلی هشتم
    noun
    مسیر مستقیم، صراط مستقیم
    - She is on the highroad to success.
    - در مسیر مستقیم موفقیت قرار دارد.
    - the high road to social justice
    - مسیر مستقیم عدالت اجتماعی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد highroad

    1. noun ethical or easiest course
      Synonyms: direct route, main road, no-brainer

    ارجاع به لغت highroad

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «highroad» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/highroad

    لغات نزدیک highroad

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی