معنی hit it off به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی

idiom

(عامیانه) مجذوب یکدیگر شدن، با هم اخت شدن، از هم خوش آمدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hit it off

verb get along with

Synonyms: be of one mind, be on the same wavelength, click, cotton to, fall in with, get along well, make friends, see eye to eye, take to

ارجاع به لغت hit it off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «hit it off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hit-it-off

لغات نزدیک hit it off

- hit back
- hit home
- hit it off
- hit list
- hit man

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel