امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hock

hɑːk hɒk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive adverb
گیاه‌شناسی گیاهان پنیرک، شاهدانه صحرایی، ختمی، پسزانو، پی بردن، لنگ کردن، اذیت کردن، ران خوک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hock

  1. verb pawn
    Synonyms: borrow, give security, pledge

ارجاع به لغت hock

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hock» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hock

لغات نزدیک hock

پیشنهاد بهبود معانی