معنی honeyed به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

American: ˈhʌnid British: ˈhʌnid

توضیحات

همچنین می‌توان از honied به‌ جای honeyed استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective

پر از عسل، عسل‌پوش، عسل‌دار، عسلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

adjective

عسل‌مانند، شیرین، مهرآمیز

- honeyed words

- حرف‌های شیرین

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد honeyed

adjective sweetened

Synonyms: cajoling, candied, dulcet, flattering, ingratiating, sugarcoated, sugary

ارجاع به لغت honeyed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «honeyed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/honeyed

لغات نزدیک honeyed

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی