معنی hooligan به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈhuːləɡən ˈhuːləɡən

معنی

noun

(عامیانه، انگلیسی) جوان اوباش صفت، ولگرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hooligan

noun hoodlum

Synonyms: criminal, delinquent, gangster, goon, hood, mobster, punk, rioter, rowdy, ruffian, thug, troublemaker

ارجاع به لغت hooligan

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «hooligan» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hooligan

لغات نزدیک hooligan

- hookworm disease
- hooky
- hooligan
- hoop
- hoop skirt

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return