امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Hurdy-gurdy

    ˌhɜːrdi ˈɡɜːrdi ˈhɜːdi ˌɡɜːdi
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    موسیقی هردی گردی (نوعی ساز زهی قرون وسطایی که مضراب‌های آن به کلیدهایی متصل به یک دسته‌ی کوچک انجام می‌شود و با چرخاندن این دسته صدا تولید می‌شود)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - The hurdy-gurdy has been used in traditional folk music in many European countries for centuries.
    - سده‌هاست در بسیاری از کشورهای اروپایی که از هردی گردی در موسیقی فولکلور سنتی استفاده می‌شود.
    - The street musician played a lively tune on his hurdy-gurdy
    - نوازنده‌ی خیابانی با هردی گردی خود آهنگی پرشور نواخت.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد hurdy-gurdy

    1. noun A musical instrument that makes music by rotation of a cylinder studded with pegs
      Synonyms: barrel-organ, grind organ, hand organ, hurdy-gurdy, street-organ

    ارجاع به لغت hurdy-gurdy

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «hurdy-gurdy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hurdy-gurdy

    لغات نزدیک hurdy-gurdy

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند