امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hushed

hʌʃt hʌʃt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
بسیار ساکت، آرام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Nature seemed hushed before the hustle and bustle of city life commenced.
- طبیعت پیش از شروع شلوغی‌پلوغی زندگی شهری بسیار ساکت به نظر می‌رسید.
- The secret meeting was conducted in a small, hushed room.
- جلسه‌ی محرمانه در یک اتاق کوچک و آرام برگزار شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hushed

  1. adjective having a calm and still silence
    Synonyms: muted, calm

ارجاع به لغت hushed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hushed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hushed

لغات نزدیک hushed

پیشنهاد بهبود معانی