امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hydra

ˈhaɪdrə ˈhaɪdrə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(افسانه یونان) مار ۹ سری که به‌دست هرکول کشته شده، (مجازاً) چیزی که برانداختن آن دشوار است، مار آبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hydra

  1. noun A long faint constellation in the southern hemisphere near the equator stretching between Virgo and Cancer
    Synonyms: snake

ارجاع به لغت hydra

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hydra» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hydra

لغات نزدیک hydra

پیشنهاد بهبود معانی