امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Hypnotized

    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • سوم‌شخص مفرد:

      hypnotizes

    • وجه وصفی حال:

      hypnotizing

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    هیپنوتیزم‌شده، شیفته، محسور

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - The sleepwalker, unlike the hypnotized person, pays no attention to other people and does not take instructions.
    - خوا‌ب‌گَرد، بر خلاف فرد هیپنوتیزم‌شده، به دیگران توجه نمی‌کند و دستورات را نمی‌پذیرد.
    - a hypnotized lover
    - عاشق شیفته
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد hypnotized

    1. adjective entranced
      Synonyms: mesmerized, enchanted, charmed, fascinated

    ارجاع به لغت hypnotized

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «hypnotized» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hypnotized

    لغات نزدیک hypnotized

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی