معنی ice pack به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈaɪsˈpæk aɪspæk

معنی‌ها

کیسه‌ی یخ (کیسه‌ی پلاستیکی که از یخ‌آب پر می‌کنند و برای رفع درد یا ورم به‌کار می‌برند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

(توده‌ی قطعات یخ شناور که به‌ هم ماسیده‌اند) یختوده

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ice pack

noun ice bag

Synonyms: cold pack

ارجاع به لغت ice pack

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «ice pack» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ice pack

لغات نزدیک ice pack

- ice milk
- ice needle
- ice pack
- ice pick
- ice plant

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی