امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Icecap

American: ˈaɪskæp British: ˈaɪskæp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(در یخرودها - توده‌ی یخ که به‌آهستگی درحال پراکنده شدن در چند جهت است) یخ پهنه، یخ کله

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد icecap

  1. noun A mass of ice and snow that permanently covers a large area of land (e.g., the polar regions or a mountain peak)
    Synonyms: ice-cap

ارجاع به لغت icecap

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «icecap» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/icecap

لغات نزدیک icecap

پیشنهاد بهبود معانی