امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ideate

ˈaɪdiːˌeɪt aɪˈdiːeɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    ideated
  • شکل سوم:

    ideated
  • وجه وصفی حال:

    ideating

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive formal
تصور کردن، فکر کردن، خیال کردن، ایده‌پردازی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- They like to ideate before starting their projects.
- آن‌ها دوست دارند قبل‌از شروع پروژه‌های خود ایده‌پردازی کنند.
- It’s important to ideate freely without judgment.
- مهم است که آزادانه و بدون قضاوت فکر کنید.
verb - transitive formal
طراحی کردن
- Together, they will ideate a plan to improve community engagement.
- آن‌ها با هم طرحی را برای بهبود مشارکت جامعه طراحی خواهند کرد.
- The designer needs to ideate a fresh concept for the next collection.
- طراح باید ایده‌ی جدیدی برای مجموعه‌ی بعدی طراحی کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ideate

  1. verb Form a mental image of something that is not present or that is not the case
    Synonyms: imagine, conceive of, envisage

ارجاع به لغت ideate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ideate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ideate

لغات نزدیک ideate

پیشنهاد بهبود معانی