Iffiness
ˈɪfɪnəs
ˈɪfɪnəs
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
uncountable
(عمل) بد بودن، نامطلوب بودن، ناجور بودن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- نامطلوب بودن آب‌وهوا برنامه‌های بیرونی ما را نامشخص می‌کرد.
- بد بودن رابطه‌ی آن‌ها باعث شد هر دو شریک زندگی احساس ناراحتی کنند.
ارجاع به لغت iffiness
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «iffiness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/iffiness
لغات نزدیک iffiness
- - ifc
- - iff
- - iffiness
- - iffy
- - ifs and buts