امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ig

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

abbreviation
گالن بزرگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
abbreviation
سر بازرس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ig

  1. noun A class of proteins produced in lymph tissue in vertebrates and that function as antibodies in the immune response
    Synonyms: immunoglobulin, immune serum globulin, immune gamma globulin, immune globulin

ارجاع به لغت ig

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ig» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ig

لغات نزدیک ig

پیشنهاد بهبود معانی