امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Immaterialize

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
غیرمادی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد immaterialize

  1. verb Render immaterial or incorporeal
    Synonyms: immaterialise, unsubstantialize, unsubstantialise

ارجاع به لغت immaterialize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «immaterialize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/immaterialize

لغات نزدیک immaterialize

پیشنهاد بهبود معانی