امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Immense

ɪˈmens ɪˈmens
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more immense
  • صفت عالی:

    most immense

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
بی‌اندازه، گزاف، بیکران، پهناور، وسیع، کلان، بسیارخوب، ممتاز، عالی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The Amazon forest is immense.
- جنگل آمازون عظیم است.
- immense difficulties
- دشواری‌های سهمگین
- immense casualties
- تلفات بسیار سنگین
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد immense

  1. adjective extremely large
    Synonyms: barn door, boundless, Brobdingnagian, colossal, elephantine, endless, enormous, eternal, extensive, giant, gigantic, great, gross, huge, humongous, illimitable, immeasurable, infinite, interminable, jumbo, limitless, mammoth, massive, measureless, mighty, monstrous, monumental, prodigious, stupendous, super, titanic, tremendous, unbounded, vast
    Antonyms: little, miniature, minute, small, teeny, tiny

ارجاع به لغت immense

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «immense» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/immense

لغات نزدیک immense

پیشنهاد بهبود معانی