امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Immortalized

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    جاویدان، جاودانه، نامیرا، فناناپذیر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - an immortalized human odontoblast cell line
    - یک رده سلولی اُدُنتوبلاست انسانی نامیرا
    - immortalized dreams
    - رؤیاهای جاودانه
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد immortalized

    1. adjective made famous
      Synonyms: canonized, deathless, famous

    ارجاع به لغت immortalized

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «immortalized» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/immortalized

    لغات نزدیک immortalized

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی