امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Immutable

    ɪˈmjuːtəbl ɪˈmjuːtəbl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    تغییر‌ناپذیر، پابرجا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - the immutable laws on nature
    - قوانین تغییر‌ناپذیر طبیعت
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد immutable

    1. adjective unchangeable
      Synonyms: abiding, ageless, changeless, constant, enduring, fixed, immovable, inflexible, invariable, permanent, perpetual, sacrosanct, stable, steadfast, unalterable, unmodifiable
      Antonyms: alterable, changeable, flexible, mutable, variable

    ارجاع به لغت immutable

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «immutable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/immutable

    لغات نزدیک immutable

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی