امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Implacability

ɪmˌplækəˈbɪlɪtɪ ɪmˌplækəˈbɪlɪtɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
نرم‌نشدنی، سنگدل، آرام‌نشدنی، تسکین‌ناپذیری، کینه‌توزی، سختی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد implacability

  1. noun The quality or state of being stubbornly inflexible
    Synonyms: inexorability, mercilessness, die-hardism, grimness, implacableness, incompliance, incompliancy, inexorableness, inflexibility, inflexibleness, intransigence, rancor, intransigency, obduracy, obdurateness, relentlessness, remorselessness, revengefulness, rigidity, rigidness, stubbornness

ارجاع به لغت implacability

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «implacability» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/implacability

لغات نزدیک implacability

پیشنهاد بهبود معانی