امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Imprimatur

ˌɪmprɪˈmeɪt̬ər ˌɪmprəˈmeɪtə / / -ˈmɑː-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
اجازه چاپ، (مجازاً) تصویب، پذیرش، قبول
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد imprimatur

  1. noun approval
    Synonyms: sanction, charter, permit, permission

ارجاع به لغت imprimatur

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «imprimatur» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/imprimatur

لغات نزدیک imprimatur

پیشنهاد بهبود معانی