امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Inappreciable

ˌɪnəˈpriːʃəbl̩ ˌɪnəˈpriːʃəbl̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
غیرمحسوس، جزئی، ناچیز، بی‌بها، نامریی، غیر‌قابل‌ارزیابی، غیرقابل‌تقدیر، نامحسوس، ناچیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inappreciable

  1. adjective Incapable of being apprehended by the mind or the senses
    Synonyms: impalpable, imperceptible, imponderable, indiscernible, indistinguishable, insensible, intangible, invisible, unnoticeable, unobservable

ارجاع به لغت inappreciable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inappreciable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inappreciable

لغات نزدیک inappreciable

پیشنهاد بهبود معانی