امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Inattentive

ˌɪnəˈtentɪv ˌɪnəˈtentɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
بی‌اعتنا، بی‌توجه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inattentive

  1. adjective negligent, not paying attention
    Synonyms: absent, absentminded, apathetic, blind, bored, careless, distracted, distrait, distraught, diverted, dreamy, faraway, heedless, inadvertent, indifferent, inobservant, listless, lost, musing, neglectful, oblivious, off-guard, out to lunch, preoccupied, rapt, regardless, remiss, removed, scatterbrained, thoughtless, unconscious, undiscerning, unheeding, unmindful, unnoticing, unobservant, unobserving, unperceiving, unthinking, unwatchful, vague
    Antonyms: attentive, heedful, looking, noticing, observant

ارجاع به لغت inattentive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inattentive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inattentive

لغات نزدیک inattentive

پیشنهاد بهبود معانی