امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Including

    ɪnˈkluːdɪŋ ɪnˈkluːdɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      included

    • شکل سوم:

      included

    • سوم‌شخص مفرد:

      includes

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    preposition A2
    شامل، از جمله، به‌ ضمیمه، اگر …. بشماریم

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - She invited all her friends to the party, including her best friend.
    - او همه‌ی دوستانش از جمله دوست صمیمی‌اش را به مهمانی دعوت کرد.
    - a variety of different items, including a book, a t-shirt, and a key
    - انواع اقلام مختلف شامل یک کتاب، یک تی‌شرت و یک کلید
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد including

    1. adjective containing
      Synonyms: along with, among other things, as well as, counting, in addition to, inclusive of, in conjunction with, made up of, not to mention, plus, together with, with
      Antonyms: excluding, rejecting

    ارجاع به لغت including

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «including» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/including

    لغات نزدیک including

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی