امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Incomparably

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
به‌طور استثنایی، به‌طور بی‌همتا، به‌طور غیرقابل قیاس، به‌طور غیرقابل مقایسه
- This beach is incomparably superior to the others on the island.
- این ساحل به‌طور غیرقابل قیاس برتر از سایر سواحل جزیره است.
- "Portugal today is incomparably better than it was four years ago," Finance Minister Maria Luis Albuquerque told Parliament during the debate.
- ماریا لوئیس آلبوکرک، وزیر دارایی، در این مناظره به اعضای پارلمان گفت: «وضعیت پرتغال امروز به‌طور غیرقابل قیاس بهتر از چهار سال قبل است.»
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد incomparably

  1. adverb exceptionally
    Synonyms: eminently, superlatively, especially

ارجاع به لغت incomparably

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incomparably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/incomparably

لغات نزدیک incomparably

پیشنهاد بهبود معانی