امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Inconclusive

ˌɪnkənˈkluːsɪv ˌɪnkənˈkluːsɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more inconclusive
  • صفت عالی:

    most inconclusive

معنی و نمونه‌جمله

adjective
غیرقاطع، مجمل، ناتمام، بی‌نتیجه، بی‌پایان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- a long and inconclusive war
- جنگی طولانی و بی‌نتیجه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inconclusive

  1. adjective up in the air
    Synonyms: ambiguous, deficient, incomplete, indecisive, indeterminate, lacking, open, uncertain, unconvincing, undecided, uneventful, unfateful, unfinished, unsatisfactory, unsettled, vague
    Antonyms: certain, conclusive, decisive, definite, sure

ارجاع به لغت inconclusive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inconclusive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inconclusive

لغات نزدیک inconclusive

پیشنهاد بهبود معانی