امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Incurable

ɪnˈkjʊrəbl ɪnˈkjʊərəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective C2
علاج‌ناپذیر، بی‌درمان، بیچاره، بهبودی‌ناپذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- an incurable disease
- بیماری درمان‌ناپذیر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد incurable

  1. adjective unfixable, unchangeable
    Synonyms: cureless, deadly, fatal, hopeless, immedicable, impossible, inoperable, irrecoverable, irremediable, irreparable, nowhere to go, out of time, remediless, serious, terminal, uncorrectable, unrecoverable
    Antonyms: curable, healable, medicable, operable

ارجاع به لغت incurable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incurable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/incurable

لغات نزدیک incurable

پیشنهاد بهبود معانی