Inevitability
ɪˌnevətəˈbɪləti
ɪˌnevətəˈbɪləti
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
uncountable
اجتناب‌ناپذیری، ناگزیری، چاره‌ناپذیری، ناچاری، ضرورت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- اجتناب‌ناپذیری مرگ چیزی است که همه‌ی موجودات باید با آن مواجه شوند.
- ناگزیری از تغییر می‌تواند هم هیجان‌انگیز و هم ترسناک باشد.
مترادف و متضاد inevitability
-
noun The quality of being unavoidableSynonyms: inevitableness
لغات هم‌خانواده inevitability
-
nouninevitability
-
adjectiveinevitable
-
adverbinevitably
ارجاع به لغت inevitability
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «inevitability» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inevitability
لغات نزدیک inevitability
- - inessential
- - inestimable
- - inevitability
- - inevitable
- - inevitably