امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Inexcusably

    ˌɪnɪkˈskjuːzəbli ˌɪnɪkˈskjuːzəbli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb
    به‌طور غیرقابل پذیرش، به‌طور غیرقابل توجیه، به‌طور نابخشودنی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The project is inexcusably overdue.
    - این پروژه به‌طور غیرقابل توجیهی عقب افتاده است.
    - She was inexcusably cruel to her husband.
    - او نسبت به شوهرش به‌طور غیرقابل توجیهی بی‌عاطفه بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد inexcusably

    1. adverb unforgivably
      Synonyms: unpardonably, crudely, badly, wrongly, unjustifiably

    لغات هم‌خانواده inexcusably

    ارجاع به لغت inexcusably

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «inexcusably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inexcusably

    لغات نزدیک inexcusably

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند