امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Inextricably

ɪnˈɛkstrɪkəbli ɪnˈɛkstrɪkəbli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
به‌طور جدایی‌ناپذیر، به‌طور جدانشدنی، به‌طور ناگسستنی
- For many top executives, golf and business are inextricably linked.
- از نظر بسیاری از مدیران ارشد، گلف و تجارت به‌طور ناگسستنی با یکدیگر مرتبط هستند.
- The winter season and the sport of ice hockey are inextricably linked.
- فصل زمستان و ورزش هاکی روی یخ پیوندی ناگسستنی دارند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inextricably

  1. adverb inseparably
    Synonyms: totally, indistinguishably, inevitably, completely

ارجاع به لغت inextricably

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inextricably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inextricably

لغات نزدیک inextricably

پیشنهاد بهبود معانی