امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Infrangible

ɪnˈfrændʒʌbəl ɪnˈfrændʒɪbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
خردنشدنی، تجزیه‌ناپذیر، غیر‌قابل‌نقض

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- an infrangible law
- قانون سرپیچی‌ناپذیر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد infrangible

  1. adjective Not capable of being violated or infringed
    Synonyms: absolute, nonbreakable, inviolable, unshatterable

ارجاع به لغت infrangible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «infrangible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/infrangible

لغات نزدیک infrangible

پیشنهاد بهبود معانی