امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Ingenuous

    ɪnˈdʒenjuəs ɪnˈdʒenjuəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    صاف‌و‌ساده، بی‌تزویر، رک‌گو، اصیل

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - the ingenuous boy said, "my father says he is not home"
    - پسر ساده‌دل گفت: «پدرم می‌گوید که خانه نیست.»
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد ingenuous

    1. adjective honest, trustful
      Synonyms:
      sincere frank open straightforward trusting candid natural plain simple unaffected artless guileless naive undisguised unreserved unartificial unartful unstudied up front outspoken square innocent childlike unsophisticated like a babe in the woods green
      Antonyms:
      dishonest deceitful sly

    ارجاع به لغت ingenuous

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ingenuous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ingenuous

    لغات نزدیک ingenuous

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی